هوالقاهر
مَنْ أصْبح لا یَهْتمُّ بِأمورُ الْمسلمینَ فَلیْس منهم و من سَمِعَ رَجلاً یُنادی یا لَلْمسلمینَ فَلم یُجبه فلیْسَ بِمًسلمٍ.
این روزها چه آسوده نفس میکشیم زیر آسمان شهرمان. گاهی از گرمی هوا مینالیم و گاهی از گرانی بهای گوشت. گوشمان به صدای "ظریف" است. بحثمان سر تحریم هاست و کاهش نرخ سود بانکی. بین این همه آیا میبینیم چهره معصوم آن دختر عرب را در قاب تلویزیون؟ آیا بغض تلخی که در گلو نگه داشته را حس میکنیم، وقتی از مرگ مردهای زندگیاش مینالد. وقتی بیپناهیاش را هوار میکشد یا گوشمان پر از آهنگ و ترانه جدید است. اصلاً خبر تجاوز آل سعود را شنیدهایم؟! خبر داریم چه تعداد یمنی تاکنون به خاک و خون نشستهاند. از ویرانههایی که مأمن کودکان یتیم است آگاهیم؟ از بمبهایی که مهمان ناخوانده مدرسه و خانههاست اطلاعی داریم یا سرمان به دغدغههای شخصیمان گرم است؟ به خرید لوازم جدید خانهمان میاندیشیم به تعویض دکوراسیون. ست کردن مبلمان با رنگ پردههایمان. افزودن آپشنهای جدید گوشیمان. نصب آنتی ویروسهای قوی روی سیستممان. سرمان گرم است نه؟ نمیفهمیم یمن، ایران 59 است چون اصلاً جنگ را ندیدهایم ما نسل بعد از تجاوزیم. ما سوز سرب داغ بر تنمان ننشسته. ما پیکر به خون نشسته برادر و خواهرمان را در آغوش نکشیدیم. دلمان از شکستن دیوار صوتی نلرزیده. چشم که گشودیم وضعیت سفید بود. آرامش مثل اکسیژن همه جا جریان داشت(دارد). امنیت بالای سرمان بود (هست). پشتمان به جمهوری اسلامی گرم بود (هست). به ولایت مطلقه فقیه... به برد موشکهای فجر و زلزال...
آری انصارالله هست و " إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم" شامل هر مسلمانی است. اما وظیفه ما چیست در این معرکه؟! حال که خادم الحرمین افسار گریخته خوش رقصی میکند برای اربابان جلادش و "اولاند" جنگندههایش را روانه یمن میکند به چه میاندیشیم؟! آیا بیهود نیست دلی که خوش باشد به دنیا و مافیهایش؟ عبث نیست سرکردن با واژه هایی که از درد و غم دورند واژه هایی که ناله جانکاه بیچارگان را نمیشنوند و به یاری مظلومان نمیشتابند؟ باور کنید یمن ینگه دنیا نیست! کنار ماست کمی آنطرفتر از مدینه النبی...