سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوالهادی

صدایم به تو می‌رسد آیا؟

می‌شنوی مرا؟

زمین با همه گستردگی‌اش تنگ شده

و دنیا با همه زیبایی‌اش مشمئز کننده است

زمام زمان از دستم رفته

خسته‌ام از خودم

از بس که

می‌فهمی...

وِرد زبانم "... و لیبکوا کثیرا"ست. 

گمان می‌بردم

می‌شود فاصله ‌را با واژه‌ها طی کرد

هر چند بعید

از زمین تا آسمان

قاعده دوری ‌دوزخ از بهشت‌

هزاران سال نوری حتی.

به خیالم دلم روبه راه است

و واژه‌ها در صراط مستقیم

تو که هیچ، تا خود خدا هم مرا می‌برند

اما به صرافت افتاده‌ام

هر واژه‌ای به تو راه ندارد، مرا به او نمی‌رساند.

دل از جنس آیینه حتی، زاویه‌دار که شد

بی‌ثمر است

واژه‌هایش روسیاه‌‌ می‌شوند

و او که با ظلمت میانه‌ای ندارد

او که "نور آسمان‌ها و زمین است"

من از نفس افتاده، بی‌بال و پر

حتی بی‌واژه... دارم تو را می‌خوانم

از زمین

از پس این همه فاصله

می‌شنوی صدایم را؟

راهی به آسمان هست؟



+ تاریخ شنبه 94/3/30ساعت< pb:Time3> نویسنده | نظر