هوالحبیب

صدای نوحه‌خوان تمام صحن را پر کرده

با سوز می‌خواند امین الله را

گام‌هایم سست می‌شود

این دو روز حسرت یک بار شنیدنش را داشته‌ام

برمی‌گردم سمت حرم

و نگاهم از گنبد

می‌رود بالا

 سمت پرچم سبزی که

 خرامان در باد می‌لرزد

انگار کسی دلم را چنگ می‌زند

می‌خواهم همانجا بنشینم روی زمین

و مثل آسمان بالای سرم زار بزنم

دل کندن از بهشت شما سخت است

از نشنیدن زمزمه زائرانی

که ذکر گرفته‌اند یا رئوف و یا رحیم

وقتی با شوق خود را

به دامان ضریح رسانده‌اند

با خودم می‌گویم

پس کی می‌رسد زمانی که

زمین گیرم کنی آقا...


+ تاریخ سه شنبه 97/2/25ساعت< pb:Time3> نویسنده | نظر